اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
خانه » اخبار » فلسفه استخاره

فلسفه استخاره

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

حضرت آیت الله دیباجی اصفهانی مد ظله العالی در خصوص استخاره چند سؤال از محضر حضرتعالی دارم

۱فلسفه استخاره را خواستم بدانم چیست ؟

۲ آیا در موارد ازدواج ، طلاق ، یا هر معامله ای استخاره با قرآن صحیح است ؟

۳ در صورتی که شخص استخاره میکند ولی طبق آن عمل نکند حکم آن چیست ؟

۴ آیا چند بار استخاره برای یک کار صحیح است ؟

 

 

پاسخ معظم له :

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد التحیه والسلام؛

پاسخ سؤال اول و دوم :

استخاره ؛ اجوف یائی از باب استفعال است از ماده خیر گرفته شده است و یکی از معانی باب استفعال ، طلب است مانند «استکتب زید و استخرج زید» بمعنی زید طلب کتابت نمود ، زید طلب خروج نمود. استخاره از نظر لغت:  بمعنی طلب خیر است که انسان مؤمن باید در همه اُمورش از خداوند رئوف طلب خیر نماید اما از نظر اصطلاح :انسانی که عازم است کاری را انجام دهد در حال تردید ؛ ابتداً به فکر خود ( که موهبت خدا دادی است ) مراجعه میکند اگر صلاح خود را بدست نیاورد ، با کسانی که از نظر عقل و درایت و دین و تقوی صلاحیت مشورت دارند ، مشورت میکند چنانچه خداوند منّان به پیامبر صلی الله علیه و آله که عقل کُل و افضل از همه انبیاء علیهم السلام بود فرمود : «وشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ»[۱] با مردم مشورت کن. شاید این دستور مشاوره برای آن بود که امّت اسلامی بداند مشاوره با عقلاء و پرهیزکاران راهگشای زندگی خواهد بود. و اگر از راه مشورت با عقلاء و پرهیزکاران صلاح خود را بدست نیاورد؛ به خداوند رحمان و رحیم توسل پیدا میکند و از او طلب خیر مینماید و توسط قرآن با تسبیح خود را از تردید و سرگردانی نجات میدهد ، در روایات متعدده از طریق شیعه و سنّت وارد شده که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تفأل به خیر میزد و میفرمود: «ان الله یُحِبُّ الفَألَ الحَسَنَ»[۲] خداوند فال نیک را دوست دارد . فال نیک در عرب ، رسم است مثلا شخص مار گزیده  را ، «سلیم » میگویند فلذا فال نیک میزنند که سالم میشود و نمی میرد ، و بیابان وسیع و بی آب و علف را «مَفازه » میگویند با اینکه چنین بیابانی مهلکه، محل هلاکت انسان است ولکن به فوز و رستگاری و نجات او فال نیک میزنند . در صلح حدیبیه نماینده کفّار قریش به نام « سهیل بن عمرو » نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد تا درباره جنگ یا صلح بین مسلمین و کفّار قریش صحبت کنند ، پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامیکه نام سهیل بن عمرو» را شنید تفأل زد و به مسلمین فرمود: « قد سهل الله علیکم امرکم »[۳] خداوند امر شما را به آسانی تمام میکند ؛ و چنین شد و مصالحه نمودند و قرار شد از سال آینده ، مسلمین با امنیّت کامل وارد مکّه و مسجد الحرام شوند . بنابراین تفأل یکی از سنّت های دیرینه است که اسلام آنرا امضاء نموده،و چه مانعی دارد انسان مؤمن بعد ازآنکه از عقل و مشورت با عقلاء و پرهیزکاران صلاح خود را بدست نیاورد ، با تمام وجودش به خداوند متوسل شود و از خداوند رئوف طلب خیر نماید و به قرآن تفأل بزند ، چنانچه امام سجاد سلام الله علیه به قرآن  تفأل زد ، و قصّه آن در بحار الانوار آمده است؛ علامه مجلسی رحمه الله علیه در جلد ۴۶ بحار الانوار صفحه ۱۹۱ و محدث قمّی در سفینه البحار ج ۳ ص ۵۶۱ نقل میکند که خداوند منّان مولود جدیدی به امام سجاد سلام الله علیه عطاء فرمود ؛ امام سلام الله علیه به قرآن مجید تفأل زد و قرآن را باز کرد این آیه شریفه آمد « فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَهً ۚ وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا»[۴] فقال، هو والله زید، هو والله زید پس نام پسر بچه خود را زید گذارد زیرا شنیده بود که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله  به امام حسین سلام الله علیه فرموده بود: یَا حُسَیْنُ یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِکَ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ زَیْدٌ یَتَخَطَّى هُوَ وَ أَصْحَابُهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ رِقَابَ اَلنَّاسِ غُرّاً مُحَجَّلِینَ یَدْخُلُونَ اَلْجَنَّهَ بِلاَ حِسَابٍ.[۵] یکی از فرزندانت زید است که در راه خدا شهید میشود و او و یاورانش بدون حساب داخل بهشت میشوند.روایات استخاره در سفینه البحار ج ۲ ص ۷۵۰ آمده است والله العالم .

پاسخ سؤال سوم :

سزاوار نیست مخالفت کند و در صورت اضطرار با اعطاء صدقه به فقراء ، جبران کند. والله العالم

پاسخ سؤال چهارم :

صحیح نیست مگر وقت آنرا و نیت آنرا عوض کند. والله العالم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته 

سید محمد تقی دیباجی اصفهانی

[۱] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۵۹

[۲] سفینه البحار ج ۷ ص ۱۰

[۳] بحار الانوار ج ۲۰ ص ۳۳۳

[۴] سوره مبارکه نساء ، آیه ۹۵

[۵] سفینه البحار ج ۳ ص ۵۶۶

بازدیدها: ۵

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*