بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله دیباجی اصفهانی
السلام علیکم و رحمهالله و برکاته
اسعد الله ایامکم امیدوارم در صحت و سلامتی کامل در ظل توجهات حضرت ولی الله الاعظم ارواحنافداه باشید
میخواستم خواهش کنم اگر فرصت دارید لطفآ سوالی که در مورد علم الکتاب و ام الکتاب دارم پاسخ بفرمایید.
میدانیم که علم الکتاب یا لوح «محو و اثبات» دربرگیرنده تقدیرات و سرنوشت انسانهاست اما “ام الکتاب” یا لوح محفوظ در برگیرنده تغییر و تبدیل سرنوشت هاست.انبیا و فرشتگان از روی علم الکتاب به اخبار غیب دسترسی دارند و حال آنکه خداوند امکان دسترسی نامحدود به ام الکتاب به ایشان نداده است.سوال این است : آیا تغییرات در سرنوشت هم قبلا توسط خداوند تعیین شده و پیشاپیش در ام الکتاب ثبت شده؟ اگر چنین است آیا چنین چیزی عقیده جبر را تقویت نمیکند؟ یا اینطور است که ما وقتی عملی انجام میدهیم ( مثل صدقه) ، همین الان و در این زمان سرنوشت ما عوض میشود و تغییر آن نوشته میشود ( مثلا به عُمر ما اضافه میشود). دقیقا سؤال این است تغییرات در تقدیر و سرنوشت ازلاً و از قبل در ام الکتاب نوشته شده یا الان و همزمان با افعال ما ]کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ[ تغییر در سرنوشت ما ثبت میشود؟.اگر احتمال اول (ثبت اَزلی) را برگیریم اولاً شبهه جبر پیش می آید ثانیآ مسئله بداء که از واجبات معرفتی شیعه است بی مورد و بی مصرف میشود. اگر احتمال دوم را برگیریم نوشته شدن آن در ازل ]قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ [ بی معنی میشود. حل مسئله چیست؟ عرض میکنم من میدانم خداوند متعال به افعال بشر که اختیاراً از او سر میزند علم ازلی دارد و باریتعالی از ازل میداند و علم دارد که بشر از روی اختیار فلان عمل را انجام میدهد. اما سوال من در مورد ” زمان” ثبت تقدیرات و تغییر سرنوشتها است . بطور روشن : آیا علم الکتاب و ام الکتاب از قبل وجود داشته یا بعد از اینکه ما عملی انجام میدهیم که در تقدیر ما موثر است نوشته میشود؟
فریدالدین از مالزی
پاسخ معظم له
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد التحیه والسلام
آنچه از آیات و روایات اهلبیت (استفاده میشود آن است که مقدرات الهیّه دو قسم است :
- قابل تغییر نیست و آنرا لوح محفوظ یا ام الکتاب (علم الله ) گویند قال الله الحکیم : {بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ}[۱]و {کِتَابٌ مَرْقُومٌیَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ}[۲]
- اموری که قابل تغییر است و آنرا (لوح محو اثبات) گویند مانند بلاها که صدقه سبب دفع آنها میشود و مانند ثواب و عقاب که منوط به اعمال انسان است و مانند عُمر انسان که صله رحم و نیکی به پدر و مادر سبب طول عمر میشود .
قد روی عن الصادق (سلام الله علیه) ان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) «انَّ الرَّجُلَ لَیصِلُ رَحِمَهُ وَ قَدْ بَقِی مِنْ عُمُرِهِ ثَلاثُ سِنینَ، فَیصَیرُهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ثَلاثینَ سَنَهً، وَ یقْطَعُها وَ قَد بَقِی مِنْ عُمُرِهِ ثَلاثُونَ سَنَهً، فَیصَیرُهَااللَّهُ ثَلاثَ سِنینَ، ثُمَّ تَلا: یمْحُوا اللَّهُ ما یشاءُ وَ یثْبِتُ وَ عِنْدَهُ امُّ الْکتابِ»[۳] همانا انسان صله رحم بجا می آورد در حالیکه از عمرش سه سال باقی مانده است، و خدای بلند مرتبه آن را سی سال می گرداند و قطع رحم می کند در حالیکه از عمرش سی سال باقی مانده است و خدای متعال آن را سه سال قرار می دهد.سپس حضرت به این آیه شریفه استناد نمودند: {یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ ۖ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ} [۴] خدا هر چه را خواهد (از احکام یا حوادث عالم) محو و هر چه را خواهد اثبات میکند و اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست. صله رحم عمر سه ساله را سی ساله می کند و قطع رحم عمر سی ساله را سه ساله میگرداند .[۵]
قال الله الحکیم :{إِنَّ الله لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ} [۶]خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند).
{وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ}[۷] و چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آنها میگشودیم و لیکن (چون آیات و پیغمبران ما را) تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم.{إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا}[۸] مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.!
از اینگونه آیات و روایات استفاده میشود که در «لوح محو اثبات » از عُمر زید مثلا سه سال بیشتر باقی نمانده ولکن در لوح محفوظ الهی «ام الکتاب» معلوم است که عُمر زید سی سال به واسطه صله رحم ، سی سال اضافه خواهد شد همچون آموزگاری که بداند این دانشجو بواسطه تلاش و کوشش در آخر سال قبول خواهد شد و آن دیگری رُفوزه میشود علم آموزگار سبب قبولی یا رُفوزگی نیست . خداوند متعال علم دارد که زید مثلا هنگامی که به دنیا آمد راه سعادت را انتخاب میکند و عَمرو راه شقاوت را . چنانکه امام هفتم (سلام الله علیه) در صحیحه «ابن ابی عمیر» در توضیح صحیحه کنانی فرمود: «الشَّقِیُّ مَنْ عَلِمَ اللَّهُ وَ هُوَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَیَعْمَلُ أَعْمَالَ الْأَشْقِیَاءِ»[۹].
بنابراین مسئله جبر در کار نیست ، بلکه اختیار است خداوند علم دارد که زید بااختیار خود راه سعادت را پیشه میکند و سعید میشود و عَمرو مثلا باختیار خود راه شقاوت را انتخاب میکند و شقی میگردد {إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا} [۱۰]ما به حقیقت راه (حق و باطل) را به او نمودیم حال خواهد (هدایت پذیرد و) شکر (این نعمت) گوید و خواهد (آن نعمت را) کفران کند. بنابراین علم خداوند سبب سعادت زید و شقاوت عمر نمیشود بلکه عمل اختیاری آنان سبب سعادت یا شقاوت آنها میگردد .
آن شاعر گفت : می می خورم و حق ز ازل میدانست گر می نخورم علم خدا جهل بود
و مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی رحمهالله علیه در جواب آن شاعر فرمود :
این نکته نگوید آنکه او اهل بود زیرا که جواب شبهه اش سهل بود
علم ازلی علّت عصیان کردن نزد عقلاء، ز غایت جهل بود
و اما مسئله البداء
چنانچه محقق خراسانی رضوان الله تعالی علیه در کفایه الاصول اواخر مقصد چهارم (بحث عام و خاص) مسئله نسخ و بداء را مطرح میکند و میفرماید : «و انما نُسب الیه تعالی البداء مع انه فی الحقیقه الاِبداء»[۱۱] یعنی بداء ظهور بعدالخفاء است که درباره خداوند محال است اما ابداء مصدر باب افعال ، اظهار بعد الاِخفاء میباشد . مسئله در قضیه حضرت ابراهیم خلیل و ذبح اسماعیل «علیهما السلام» بنابر آنکه ذبح ، مأموربه بوده چنانچه از آیه شریفه {قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا} ۚ[۱۲] استفاده میشود نه مقدمات ذبح .این ذبح مشروط به عدم تفدیه (فداء قرار دادن گوسفند برای حضرت اسماعیل علیه السلام ) بوده و این شرط را حضرت ابراهیم علیه السلام عالم نبوده اند .ما در توضیح الکفایه ج ۳ ص ۴۵۷ این مسئله را مقداری توضیح داده ایم . والله العالم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سیّد محمد تقی دیباجی اصفهانی
[۱] سوره مبارکه بروج آیات ۲۱ و ۲۲
[۲] سوره مبارکه مطففین آیات ۲۰ و ۲۱
[۳] بحارالانوارج ۷۴ ص ۹۳٫
[۴] سوره مبارکه رعد آیه شریفه ۳۹ .
[۵] سفینه البحار ج ۳ ص ۳۲۴ ماده رحم – تفسیر صافی ج ۳ ص ۷۵ .
[۶] سوره مبارکه رعد آیه شریفه ۱۱
[۷] سوره مبارکه اعراف آیه ۹۶
[۸] سوره مبارکه فرقان آیه شریفه ۷۰
[۹] بحارالانوار ج ۵ ص ۱۵۳ نقل از توحید شیخ صدوق )
[۱۰] سوره مبارکه انسان آیه شریفه ۳٫
[۱۱] کفایه الاصول ج ۲ ص ۱۹۷ طبع جامعه مدرسین .
[۱۲] سوره مبارک صافات آیه ۱۰۵ .
بازدیدها: ۶