اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
خانه » اخبار » سه خصلت نشانه ایمان

سه خصلت نشانه ایمان

درس اخلاق حضرت آیت الله دیباجی اصفهانی مد ظله العالی

موضوع : سه  صفت حلم ، ورع و خلق نیکو

تاریخ : ۱۳۸۸

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قال الصادق علیه السلام :«مَنْ لَمْ تَکُنْ فیهِ ثَلاثُ خِصال لَمْ یَنْفَعْهُ الاْیمانُ: حِلْمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ، وَ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ طَلَبِ الْمحارِمِ وَ خُلْقٌ یُدارى بِهِ النّاسَ.»:

هر که سه خصلت در او نباشد، ایمان به او سودى نرساند

۱ حلمى که با آن، نادانىِ نادان را برطرف کند

۲ـ پارسایى اى که از طلبِ حرام بازش دارد

،۳ـ و اخلاقى که به وسیله آن با مردم مدارا کند.

حلم فضیلتی اخلاقی که هم به انسان و هم به خدا نسبت داده شده است. این صفت در انسان، به معنای بردباری در رفتار با دیگران و نیز در مواجهه با ناگواری‌های زندگی است مفسران حلیم بودن خدا را به تأخیر او در عقوبت گناهکاران تفسیر کرده‌اند، که از روی تفضل و با وجود توانایی بر کیفر ایشان، صورت می‌پذیرد[۱]

در قرآن کریم، واژه حلم به‌کار نرفته است اما مشتقات آن پانزده بار آمده است. در یازده آیه، این صفت به خدا نسبت داده شده و در بقیه آیات به پیامبران الهی، یعنی حضرت ابراهیم،[۲]حضرت اسماعیل[۳] و حضرت شُعَیب نسبت داده شده است.[۴]

مفهوم برخی آیات قرآن نیز ناظر بر انتساب حلم به خدا و انسان‌ها است. مثلاً واژه «هَوْناً» را در آیه ۶۳ سوره فرقان، به حلم و وقار بندگان خدا {عِبادُ آلرَّحمن} در برخورد با جاهلان تفسیر کرده‌اند. «کظمِ غیظ» نیز که تقریباً مترادف حلم است در آیات قرآن کریم از صفات مُتَّقین و مُحْسِنین دانسته شده است. همچنین عبارت «وَ لکِنْ یؤَخِّرُهُمْ اِلی اَجَلٍ مُسَمًّی» در آیه ۶۱ سوره نحل بر حلم خدا در تأخیر عقوبتِ ظالمان دلالت دارد.

یکی دیگر از مکارم اخلاقی، زهد و پارسایی است. آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام نیز، بیانگر تشویق به سوی این فضیلت اخلاقی است. زهد، در لغت به معنی پارسایی و روی گردانی از دنیا، مال، مقام و به طور کلی ترک تعلقات دنیوی و توجه به آخرت و پاداش الهی است. پس زهد به معنای بی میلی و بی علاقگی است که در مقابل آن، علاقه شدید قرار دارد.

در سخنان امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام زهد این گونه تعریف شده است:«اَیُّها الناسُ الزَّهادَهُ قَصرُ الأمَلِ والشُکْرُ عِندَ النِّعَمِ، والتَّوَرَّعُ عند المحارم».[۵] ای مردم! زهد، کوتاهی آرزو، سپاس گزاری در برابر نعمت ها و پرهیز از حرام است.

حضرت علی علیه السلام در این خطبه، سه عامل را برای پیدایش زهد بیان کرده است: کوتاهی آرزو، شکر نعمت و پرهیز از حرام. این سه عامل با هم هستند در زمان امام صادق علیه السلام گروهی پیدا شدند که سیره پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را در زهد، به روی گردانی از دنیا در هر شرایطی تفسیر کردند. آنها معتقد بودند که مسلمان باید در هر زمانی بکوشد که از دنیا و نعمت های آن دوری جوید. یکی از افراد این گروه، سفیان ثوری است. او روزی نزد امام صادق علیه السلام رفت و دید که امام لباس سفید و لطیف و زیبایی پوشیده است. سفیان به امام اعتراض کرد و گفت: «سزاوار نیست که شما خود را به دنیا آلوده سازی. از شما انتظار می رود که زهد بورزی و تقوا داشته باشی و خودت را از دنیا دور نگه داری.» امام به او فرمود:شما از وضع زندگی رسول خدا و صحابه او، دنیاگریزی را برداشت کرده ای و فکر می کنی که این دنیاگریزی وظیفه ای است که از سوی خداوند بر دوش مسلمانان گذاشته شده است و آنها همانند دیگر وظایف و تکالیف، باید تا قیامت آن را حفظ کنند و آن گونه زندگی کنند، ولی بدان که این گونه نیست. رسول خدا در جایی زندگی می کرد که فقر و تنگ دستی بر آنجا حاکم بود و اکثریت مردم جامعه از داشتن وسایل و لوازم اولیه زندگی محروم بودند. اگر در زمان و مکانی وسایل و لوازم فراهم شد و بیشتر مردم جامعه نیز از نعمت های الهی بهره مند بودند، دیگر دلیلی برای آن گونه زندگی کردن وجود ندارد. چون سزاوارترین مردم برای استفاده از نعمت های الهی، مسلمانان و صالحان هستند.

آن چنان که خداوند در قرآن می فرماید:{یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ}.[۶] ای کسانی که ایمان آورده اید! از نعمت های پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم، بخورید. بنابراین مسلمان زاهد نیز از نعمت ها و لذت های دنیا بهره مند می شود، اگرچه غرق نشدن در لذت های حلال نیز خود فضیلتی بزرگ به شمار می رود.

یکی دیگر از صفات مؤمن اخلاق نیک که همراه با مدارا کردن با مردم و جاهلین است در روایتی از امام صادق علیه السلام:فى قَولِهِ تَعالى {وَقولوا لِلنَّاسِ حُسنا}[۷]: أى لِلنّاسِ کُلِّهِم مُؤمِنِهِم وَ مُخالِفِهِم ، أَمَّا المُؤمِنونَ فَیَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ ، وَ أَمَّا المُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُم بِالمُداراهِ لاِجتِذابِهِم إِلَى الایمانِ ، فَإِنَّهُ بِأَیسَرَ مِن ذلِکَ یَکُفُّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ ، و عَن إخوانِهِ المُؤمِنینَ؛

امام صادق سلام الله علیه درباره آیه (و با مردم سخن نیکو گویید) فرمود: مقصود همه مردمان اعم از مؤمن و کافر است؛ اما با مؤمنان باید گشاده رو بود و اما با کافران باید به نرمى و مدارا سخن گفت، تا به سوى ایمان کشیده شوند و کمترین ثمرش این است که خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون مى دارد.[۸]

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

تحقیق و تدوین ؛ علی منصوری اراکی

 

 

 

[۱] تفسیر طبری ذیل سوره مبارکه بقره ایه ۲۲۵

[۲] سوره مبارکه توبه آیه ۱۱۴ و سوره مبارکه هود آیه ۷۵

[۳] سوره مبارکه صافات آیه ۱۰۱

[۴] سوره مبارکه هود آیه ۸۷

[۵] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبارمشکاه الأنوار ج۱ ,ص۱۱۵

[۶] سوره مبارکه بقره ایه ۱۷۲

[۷] سوره مبارکه بقره آیه ۸۳

[۸] مرآه العقول ج۹ ، ص۵ – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج۷۲، ص۴۰۱، ح۴۲

بازدیدها: ۴۰

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*