عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمهی معصومین (ع) و نیز از چهرههای بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به شمار میرفت. دوران وى، گر چه عصر حاکمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سختگیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مکتب که روایات امامان را ثبت و نقل میکردند، نقش عمدهای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (ع) داشتند و این بزرگوار نیز یکی از سنگربانان عقیدهی تابناک تشیع محسوب میشودکه درحفظ و انتشار سخنان ائمهی اطهار، سخت کوشا بود و ستایشهای فراوان ائمه (ع) از وی نشان دهندهی شخصیت والای علمی و معنوی وی میباشد.
ادب نسبت به ساحت ائمه (ع)
«شیخ محمّد شریف رازی» در کتاب خود، پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم نسبت به ساحت ائمهی معصومین (ع) چنین مینویسد: «رفتار و عادت کریمانهی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (ع) یا امام هادی (ع) میشد، با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی که دستهای خود را از ردا بیرون آورده بود، با کمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض میکرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک خود میخواند و در کنار خویش مینشاند؛ به حدّی که زانوی مبارکش به زانوی مقدّس امام میچسبید و امام، کاملا از احوال او سؤال میکرد که این موجب حسرت و غبطهی دیگران میشد.»
محمّد شریف رازی در ادامه مینویسد: یکی از جنبههای احترام و تعظیمهای امام جواد (ع) و امام هادی (ع) به جناب عبدالعظیم حسنی این بود که هیچ وقت اورا به نام نمیخواندند و پیوسته حضرتش را با کنیهاش – که «ابوالقاسم» بود- خطاب مینمودند و علمای ادب میگویند که کنیه برای تعظیم و تکریم و احترام، وضع شده است؛(۲) لذا به خوبی فهمیده میشود که حضرات ائمهی معصومین (ع) تا چه حدّی برای جناب عبدالعظیم، احترام قائل بودهاند و اینها چیزی جز این نیست که تقوا، ورع و علم توأم با عمل عبدالعظیم، باعث شده است که محبوبیت خاصی نزد امامان معصوم بیابد.»
مقام و منزلت عبدالعظیم از زبان معصومین (ع)
شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» مینویسد: «وقتی که حضرت عبدالعظیم (ع) خدمت امام هادی (ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستى.»(۳)
و نیز مؤلف کتاب «جنهالنعیم» میگوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی – از شیعیان و موالیان شهر ری – با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علیالنقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود:
«ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.»(۴)
عبدالعظیم در کلام علمای اسلام
سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنى، در میان فرزندان ائمهی هدی (ع) از مقام و منزلت والایی برخوردار است که غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر کدام به نوبهی خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش کردهاند؛ که بیان برخی از آنها در این جا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت میگردد:
– شیخ بزرگوار، صدوق مینویسد: «حضرت عبدالعظیم (ع)» شخصی خدا پرست، پارسا و پسندیدهی خدا و رسول خدا – صلی اللّه علیه و آله – و مردم بوده است.»(۵)
صاحب بن عباد – که یکی از علمای اهل تسنن و وزیر فخر الدوله بوده است – میگوید:
«عبدالعظیم حسنی (ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانتداری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، برتمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه (ع) مینمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) کسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است.»(۶)
نجاشی نیز در کتاب «رجال» خود دربارهی شخصیت حضرت عبدالعظیم میگوید:
«عبدالعظیم (ع) در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد؛ وی در آن زیر زمین، که مخفیگاه او بود، روزها را روزه میداشت و شبها را به نماز مشغول میشد.»(۷)
درمحضر سه امام
یکی از ویژگیهای مهم در زندگی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که توفیق یافت محضر پرفیض سه حجّت الهی را – که عبارتند: از امام رضا، جواد و امام هادی (ع) – درک نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهرهمند گردد و سخنان و روایات آنان را به نسلهای بعد منتقل نماید. وقتی امام رضا (ع) در مدینه به سر میبرد، برای حضرت عبدالعظیم (ع) امکان دیدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، که امامت به امام جواد (ع) رسید، در آن مدت که امام نهم در مدینه بود، این سعادت و توفیق همچنان برای حضرت عبدالعظیم (ع) فراهم بود که با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام میپرسید و جواب مکتوب از امام دریافت میکرد.
سرشارترین و حسّاسترین مقطع حیات حضرت عبدالعظیم، دوران امام هادی (ع) بود؛ گرچه امام هادی (ع) بخشی از عمر خویش را در یک منطقهی حفاظت شدهی نظامی و تحت نظر، در «سامرا» گذراند و در آن دوران، امکان ارتباط شیعیان با آن حضرت، کمتر و با مشکلاتی همراه بود؛ امّا عبدالعظیم حسنی (ع) درهمان زمان هم به محضر امام هادی(ع) میرسید و از او رهنمود میگرفت.
علت هجرت به ری
علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر، جستجو کرد.
خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سختگیری میکردند. یکی از خشنترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوکل» بود که دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (ع) را در کربلا تخریب کرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری مینمود. امام هادی (ع) با پنج نفر از خلفای عباسی – از جمله متوکّل – هم عصر بود. متوکّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیتها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد. حتّی چندین بار مأموران خلیفه به خانهی امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانهی آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، دربارهی پیروان آنان و شخصیتهای ردهی بعدى، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود.
از آنجا که حضرت عبدالعظیم (ع) بعضا به خدمت امام هادی (ع) در سامرا میرسید و از محضرش استفاده مینمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (ع) گزارش نمودند و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر کرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنى برای مصون ماندن از خطر خلیفهی عباسی، خودرا از چشم مأموران پنهان میکرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد میکرد و این وضع ادامه داشت تا اینکه حضرت عبدالعظیم به شهر «ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود.(۸)
حضرت عبدالعظیم در «ری»
حضرت عبدالعظیم به صورت یک مسافر ناشناس، وارد رِی شد و در محلهی «ساربان» در کوی «سکهالحوالی» به منزل یکی از شیعیان رفت. مدتی در زیر زمین آن خانه به سر میبرد و مردم از حضورش بی خبر بودند و تنها افراد انگشت شماری از شیعیان او را میشناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند که آنان هم میکوشیدند که این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نکند. امّا با گذشت زمان، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم (ع) را میشناختند و به خانهاش رفت و آمد میکردند تا از علوم و روایاتش بهره گیرند وعطر خاندان عصمت را از او ببویند.(۹)
آرى! شیعیان آن خطّه، حضرت عبدالعظیم را یادگاری از امامان خویش میدانستند و پروانهوار به گرد شمع وجودش طواف میکردند و بر موقعیت علمی و دینی او ارج مینهادند و مسائل شرعی و مشکلات دینی خویش، را بوسیلهی او حل مینمودند.
غروب خورشید
روزهای پایانی عمر پر برکت حضرت عبدالعظیم (س) با بیماری همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت (ع) در آستانهی محرومیت از وجود پر خیر و برکت این سیّد کریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسنی (ع) علاوه بر رنجی که از بیماری و غربت و دوری از خویشاوندان میبرد، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عباسیان، برایش جانکاه بود. او با ذکر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش میبخشید و بار غربت و بیماری را بردوش میکشید.
بنابر قول مشهور، خورشید فروزان رى، حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) در پانزدهم شوال ۲۵۲هجری، غروب کرد(۱۰) و در پی آن شعلهی دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگی سیاه پوش شدند و بر در خانهی آنحضرت صدا به گریه و شیون بلند کردند و پس از آنکه پیکر مطهّر حضرت عبدالعظیم (ع) در میان خیل عظیم مردم تشییع شهر، در آن شهر به خاک سپرده شد.
قرنهاست که حرم با شکوه حضرت عبدالعظیم (ع)، با جلوهای ملکوتی و معنوی که داشته، کهربای جانهای مشتاق و دلهای پاک بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، کبوتر وار برگرد حرمش طواف کرده است.
فضیلت و ثواب زیارت
فرهنگ زیارت در مکتب شیعه، از شیوههای اساسی احیای نام و یاد بزرگان، عالمان و اولیای خدا است. حضوریافتن در کنار قبور انسانهای والا و برجسته، هم ارج نهادن به پاکی و صداقت و ایمان و جهاد آنان است و هم الگوگیری از زندگی و الهامجویی از نامویاد ایشان است، لذا تشویقهای بسیاری که در روایات اسلامی پیرامون زیارت مرقد ائمهی معصومین و امامزادگان بزرگوار آمدهاست، یک دستور تربیتی و ارشادی است. زیارتحرم باصفای حضرت عبدالعظیم حسنى علیه السلام نیز در همین راستا مورد تأکید و توجه بوده است که در روایتی از امام هادی (ع) آمده است که هر کس قبر حضرت عبدالعظیم (ع) را زیارت کند، خداوند بهشت را به او پاداش میدهد! (۱۱)
وهمچنین در نقل دیگری آمده است که مردی از اهل رى، خدمت امام هادی (ع) رسید. امام از او پرسید: کجا بودى؟ گفت: به زیارت سیّد الشهدا (ع) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان که اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنی، گویا حسین بن علی علیهالسّلام را زیارت کردهاى.(۱۲)
اینکه زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) پاداش بهشت دارد و یا همچون زیارت کربلا ارزشمنداست، دلیل و نشانهی مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل بیت عصمت (ع)است؛ چراکه وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بود و فروغ احادیت و کلمات نورانی ائمهیاطهار(ع) را در شهرهای مختلف میگستراند؛ لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود.
گوهرهای ناب
حضرت عبدالعظیم (ع) علاوه بر دانش، تقوا، مجاهدت و مقام والای اخلاقی و فضایل معنوى، از موثّقترین راویان احادیث از اهل بیت عصمت (ع) بود. نام وی در سلسلهی سند تعدادی از احادیث، در موضوعات تفسیرى، فقهى، اخلاقی و اعتقادی میدرخشد. در پایان این نوشتار کوتاه به عنوان تبرّک از کلام معصومین (ع) برخی از احادیثی که حضرت عبدالعظیم (ع) مستقیما خود از امام معصوم (ع) شنیده است، بیان میکنیم.
رفتار مکتبی
امام رضا (ع) خطاب به حضرت عبدالعظیم (ع) فرمودند: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که شیطان را به خودشان راه و سلطه ندهند. آنان را به راستگویی و امانت داری و سکوت و ترک مجادله در کارهای بیهوده و دیدار و توجه به یکدیگر دستور بده؛ چراکه اینها مایهی نزدیک شدن به من است. خود را مشغول دشمنی با یکدیگر و دریدنهم نکنند! من با خودم پیمان بستهام که هرکس چنین کند و یکی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم که او را در دنیا به شدیدترین نحو عذاب کند. در آخرت نیز، وی از زیانکاران خواهد بود.»(۱۳)
زیارت امام رضا (ع)
حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) از امام جواد (ع) روایت میکند که آن حضرت فرمودند: «هر کس پدرم -امامرضا(ع)- را بامعرفت به حقش، در طوس زیارت کند، بهشت را نزد خداوند برای او ضمانت میکنم.»(۱۴)
انتظار فرج
حضرت عبدالعظیم میگوید: «امام جواد (ع) برای من فرمود: «به درستی که قائم خاندان ما همان «مهدی» است که واجب است در زمان غیبتش، انتظار او کشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد. سوگند به خدایی که محمّد را به رسالت برانگیخت و مارا به امامت مبعوث نمود، اگر از دنیا فقط یک روز باقی بماند، آن روز آنچنان طولانی خواهد شد که مهدی (ع) از پشت پردهی غیبت ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهدنمود. خداوند امور ولیعصر را در یک شب، اصلاح خواهد نمود؛ به همان روشی که امر موسی بن عمران را در یک شب اصلاح کرد….بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.»(۱۵)
_________________________________
۱- امام زادگان رى، ج ۱، ص ۷۸٫
۲- زندگانی حضرت عبدالعظیم (ع)، ص ۳۰٫
۳- کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱٫
۴- اختران فروزان رى، ص ۳۷٫
۵- من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۸۰٫
۶- امام زادگان رى، جلد ۱، ص ۷۴٫
۷- رجال نجاشى، ص ۲۴۷٫
۸- روح و ریحان، ص ۲۴۸٫
۹- امام زادگان رى، ج ۱، ص ۱۲۰٫
۱۰- همان منبع، ص ۱۲۲٫
۱۱- کامل الزیارات، ص ۳۲۴٫
۱۲- همان، ص ۳۲۴٫
۱۳- اختصاص، ص ۲۴۷٫
۱۴- عیون الاخبار، ص ۳۴۱٫
۱۵- کمال الدین، ج ۱، ص ۱۸۸٫
منبع: نشریه خیمه
مقاله دیباجی, دیباجی,مقاله دینی ,آیت الله دیباجی, دیباجی اصفهانی ,سید محمد تقی دیباجی, dibaji ,دفتر دیباجی, مقالات دیباجی
بازدیدها: ۲۰