بسم الله الرحمن الرحیم
استاد محترم حضرت آیت الله دیباجی اصفهانی
سلام علیکم
در قرآن کریم سوره صافات آیه ۱۰۲ خدای متعال می فرماید {قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ} ابراهیم خلیل الله علیه السلام گفت: ای فرزند عزیزم، من در عالم خواب چنین میبینم که تو را قربانی (راه خدا) میکنم. دو سؤال خدمت مبارک دارم که پاسخ مرقوم فرماید؛
الف: آیا در شرع اسلام خواب حجت است که ابراهیم علیه السلام با دیدن خواب این عمل بزرگ را انجام داده اند ؟
ب : خدای متعال تمام دستوراتش بر مبنای اخلاق است آیا ذبح فرزند نوعی خشونت نیست ؟ از پاسخ حضرتعالی بسیار ممنونم
پاسخ معظم له
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد التحیه والسلام
قد روی عن النبی صلی الله علیه و اله و سلم « الرُّؤْیَا الصَّالَحِهُ وفی روایه الرُّؤیَا الحَسَنَهُ منَ اللهِ» پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید رؤیای صالحه (خوابی که با واقع و حقیقت تطبیق کند ) از طرف خداوند است .
عن الصادق سلام الله علیه « إِنَّ اَلرُّؤْیَا اَلصَّادِقَهَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِینَ جُزْءاً مِنَ اَلنُّبُوَّهِ»[۱] امام صادق سلام الله علیه فرموده است رؤیا صادقه «خوابی که مطابق با واقع باشد » جزئی از هفتاد جزء پیامبری است .
خواب پیامبران صلوات الله علیهم اجمعین به وحی است و واقعیت دارد و از وساوس شیطانی دور است .
زراره از امام باقر سلام الله علیه سؤال میکند فرق نبی رسول و محدَّث چیست ؟ امام میفرماید رسول جبرئیل را می بیند و با او مکالمه میکند ،نبی در خواب به او وحی میشود مانند حضرت ابراهیم علیه السلام که ذبح اسماعیل در خواب به او وحی شد و محدَّث آن است که صدای فرشته را می شنود ولکن او را نمی بیند نه در خواب و نه در بیداری .[۲]
قصه خواب حضرت ابراهیم علیه السلام در سوره صافات آیه ۱۰۲ آمده و قصه خواب حضرت یوسف علیه السلام در سوره یوسف آیه ۴ و قصه خواب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در سوره اسراء آیه که بوزینه ها در مسجد و محراب تطبیق شد بر بنی امیّه که بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله آمدند و خداوند بعنوان تسلّی و دلداری پیامبر صلی الله علیه و آله سوره قدر را نازل نمود ؛ قصه ذبح اسماعیل امتحان است نه خشونت، دل بریدن از فرزند است نه سر بریدن فرزند و لذا آیه نازل شد «قد صدقت الرؤیا» [۳]خواب خود را تحقّق بخشیدی . در روایت آمده «نیه المؤمن خیر من عمله» نیت مومن از عملش بهتر است . والله العالم
به حُلقومش که چون گل بود نازک کارد را بنهاد کِشش داد از سر قوت چو قصاب مسلمانی
سر آن کارد بر گردید و مانع از بریدن شد خلیل الله را گفتا تو مطلب را نمیدانی
تو میگویی ببر حق از بریدن میکند منعم فدایت آید این دم بهر اسماعیل قربانی
که ناگه گوسفندی جبرییل آورد از جنّت که این باشد فدا از بهر اسماعیل قربانی
نمیدانم چرا در کربلا ی پُر بلا نامد برای سبط پیغمبرص فدا از بهر قربانی
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سید محمد تقی دیباجی اصفهانی
[۱] من لا یحضره الفقیه , ج۲ , ص۵۸۴ – الاختصاص الشیخ المفید رحمه اله علیه ص ۲۴۱
[۲] بحار الانوار ج ۵۸ ص ۱۶۶ سفینه البحار ج ۸ ص ۳۷۵
[۳] سوره مبارکه صافات آیه ۱۰۵
بازدیدها: ۱