درس اخلاق حضرت آیت الله دیباجی اصفهانی مد ظله العالی
موضوع : مکارم الاخلاق
تاریخ : این درس اخلاق در سالهای ۱۳۹۵ توسط استاد معظم بیان شده
و توسط حجت الاسلام علی منصوری اراکی تدوین گردیده
بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسن مجتبی سلام الله علیه :
مَکارِمُ الأَخْلاقِ عَشَرَهٌ: صِدْقُ اللِّسانِ وَ صِدْقُ الیَأْسِ و إِعْطاءُ السائِلِ و حُسنُ الْخُلقِ وَ الْمُکافاهُ بِالصَنائِعِ وَ صِلَهُ الرَحِمِ وَالتَّذَمُّمُ عَلَى الْجارِ وَ مَعْرِفَهُ الْحَقِّ لِلصّاحِبِ، وَ قِرَى الضَّیْفِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَیاءُ؛
امام حسن سلام الله علیه فرمودند: مکارم اخلاق ده چیز است: ۱٫ راستگوئى ۲٫ نومیدى راستین از غیر خدا ۳٫ بخشش به نیازمندان ۴٫ خوش خلقى ۵٫ پاداش در برابر خدمات دیگران ۶٫ پیوند و رفت و آمد با خویشاوندان ۷٫ حمایت از همسایه ۸٫ توجّه به حقوق دوستان ۹٫ مهمان نوازى ۱۰٫ و مهمترین اینها شرم و حیاء است.
راست گویی، واجب و از خصلتهای برجسته مؤمنان است که در آیات {الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنْفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَار}[۱] و روایات فراوانی بر آن تاکید شده است.[۲]
رسول اکرم ص میفرماید: «الصّدْقُ مُبارَک وَ الکِذْبُ مَشْؤُومٌ؛[۳] راستی، مبارک و دروغ نامیمون است.
امیر مؤمنان سلام الله علیه میفرماید: «اَلصدقُ اقوی دَعائِمِ الایمانِ؛ [۴] راستی قویترین رکن ایمان است.» «شَیْئانِ هُما مِلاکُ الدّین؛ الصِّدْقُ وَ الْیَقینُ؛ [۵] دو چیز ملاک دین است؛ راستی و یقین.» «اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً الهَمَهُ الصِّدقَ؛ [۶]
امام صادق سلام الله علیه به این حقیقت تصریح کرده میفرماید: «لاتَنْظُروُا الی طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سجودِهِ، فَاِنَّ ذلِکَ شَئءٌ قَدِ اعْتادَهُ وَ لَو تَرَکَهُ استَوحَشَ لِذلِکَ ولکِنَ انْظُرُوا الی صدقِ حدیثهِ وَ اَداءِ اَمانَتهِ؛[۷] (برای شناخت تدین افراد) به طولانی شدن رکوع و سجده او نگاه نکنید چرا که به آن عادت کرده و اگر ترکش کند، وحشتزده میشود، لیکن به راستگویی و امانتداری او توجه کنید.»
علی سلام الله علیه فرمود: «اَرْبَعٌ مَنْ اُعطِیهُنَّ فَقَدْ اُعطیَ خَیْرَ الدُّنیا و الاخرِهِ، صِدْقُ حَدیثٍ وَ اَداءُ اَمانَهٍ وَ عِفَّهُ بَطْنٍ وَ حُسْنُ خلقٍ»؛ [۸] چهار چیز است، که به هر کس بخشیده شده باشد، به تحقیق خیر دنیا و آخرت به او بخشیده شده است: راستگویی، ادا کردن امانت، نگهداری شکم (از حرام و مشتبه) و خوش اخلاقی.
پیامبر اکرم ص فرمود: «ثَلاثٌ یَقْبَحُ فیهنَّ الصِّدقُ: النَّمیمهُ و اِخبارُکَ الرَّجُلَ عَنْ اَهْلِهِ بِما یَکْرَهُهُ، و تَکذیبُکَ الرَّجُلَ عَنِ الْخَبرِ؛ [۹] راستگویی در سه چیز ناپسند است: سخنچینی، سخن گفتن با مرد درباره همسرش به چیزی که او را ناخوش آید. تکذیب خبری که شخص میدهد.»
ناامیدی
یعقوب ع که فرزندش، یوسف ع دور و ناپدید شده، به طوری که همگان فکر میکردند از بین رفته، با نور ایمان و امید، فرزندانش را در جستجوی یوسف فرستاد و گفت: «و لا تَیأَسُوا مِن رَوحِ الله إنّه لا یَیأَس مِن رَوحِ اللهِ الّا القَومُ الکافِرونَ»[۱۰] از رحمت خداوند مایوس نباشید. همانا جز کافران، [کسی] از رحمت خداوند نومید نیست.
ابراهیم خلیل الرحمن ع هم فرمود: «و مَن یَقنُط مِن رَحمَه رَبّه الّا الضّالُّونَ» [۱۱] چه کسی جز گمراهان، از رحمت پروردگارش نومید میشود؟
انسان منهای ایمان در مقابل نقمت خود را میبازد همانطور که در مقابل نعمت سرکشی میکند؛«و إذا أنعَمنا علی الإنسانِ أعرَضَ و نَأی بجانبه و إذا مَسّه الشّرُ کانَ یَئوساً» [۱۲]چون به انسان نعمت دادیم [از ما] روی گرداند و خویش را [از ما] دور کند و چون شری به او رسد بسیار مأیوس است
همچون امور دنیا، نسبت به آخرت هم نباید مأیوس از رحمت الله بود. فرد با ایمان با دلی شاد و خرم چشم به قول خداوند دارد: «قُل یا عِبادیَ الّذینَ أسرَفُوا علی أنفُسِهم لا تَقنَطُوا مِن رَحمَهِ اللهِ إنّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعاً»[۱۳] امیرالمؤمنین میفرماید: «الفَقیهُ کُلُّ الفَقیهِ مَن لَم یُقَنّطِ النّاسَ مِن رَحمَهِ اللهِ و لَم یُؤیِسهُم مِن رَوحِ اللهِ و لَم یُؤمِنهُم مِن مَکرِ اللهِ.»[۱۴] فقیه تمام عیار،کسی است که مردم را از رحمت الهی، نومید و از تدبیر خداوند، ایمن نسازد.
جبرئیل به رسول اکرم ص عرض کرد: «و اعلَم أنّ شَرَفَ الرَّجُلِ قیامُه بِاللّیلِ و عِزّه إستِغناؤُه عَن النّاسِ.[۱۵]
{مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ}[۱۶]کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد) دو یا چند برابر میکند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست.
شرط تضمین سود انفاق چیست؟
خداوند برای این که انفاق را قبول کند و در قبال آن سود بدهد شرط گذاشته است که بخشش مال بدون منت باشد میفرماید: «الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذیً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»[۱۷]«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند سپس به دنبال انفاقی که کرده اند منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند.» خداوند تاکید فراوانی دارد که به دنبال انفاق خود هیچ منتی بر فرد نیازمند نگذاریم. میفرماید:«قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها أَذیً وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلیمٌ»[۱۸]«گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان) و عفو (و گذشت از خشونتهای آنها) از بخششی که آزاری به دنبال آن باشد بهتر است و خداوند، بی نیاز و بردبار است.»بنابراین اگر نیازمندی را با زبان خوش رد کنید یا برای او طلب مغفرت کنید بهتر از آن است که صدقه ای به او بدهید و سپس او را آزار دهید.
پولشویی در انفاق ممنوع
باید از مالی انفاق نمود که حلال باشد: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذیهِ إِلاَّ أَنْ تُغْمِضُوا فیهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمیدٌ»[۱۹]
«ای کسانی که ایمان آورده اید! از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت) به دست آورده اید و از آنچه از زمین برای شما خارج ساخته ایم (از منابع و معادن و درختان و گیاهان) انفاق کنید و برای انفاق به سراغ قسمت های ناپاک نروید در حالی که خود شما (به هنگام پذیرش اموال) حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض و کراهت، و بدانید خداوند، بی نیاز و شایسته ستایش است.»
علنی اما بدون منت انفاق کنید
ضمن این که در انفاق پنهانی آبروی فرد نیازمند حفظ میشود و احساس ذلت و خفت نمیکند. در آیه ۲۷۱ سوره بقره به این نکته اشاره شده است {إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ ِما تَعْمَلُونَ َبیرٌ}[۲۰]
اگر صدقه ها (ی مستحبی) را آشکار سازید کاری نیکوست و اگر آنها را پنهان دارید و به فقرا بدهید آن برای شما بهتر است و (خداوند) از گناهانتان میزداید و خداوند به آنچه میکنید آگاه است.»
حسن خلق
پیامبر اکرم ص نمونه کامل ملکه های نفسانی خیر و صاحب تمام فضیلت های انسانی بود و عظمت و تأیید این معنی وقتی آشکار میشود که بدانیم خداوند حکیم، پیامبرش را به داشتن خلق عظیم سفارش و مدح فرموده است: «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ؛ [۲۱]و تو دارای اخلاق بزرگ و برجسته ای هستی». «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا؛[۲۲] با مردم به نیکی سخن بگویید».«وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا؛[۲۳] سخن استوار بگویید». «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی؛[۲۴] با او به نرمی سخن گویید، شاید پند گیرد و بترسد». این آیه به ما میآموزد که برای نفوذ در دل دیگران، از چه راهی باید وارد شد و چگونه با افراد لجوج و لجام گسیخته ای چون فرعون، رفتاری هدف مند و ارشادی داشت.
پیامبر گرامی اسلام ص می فرماید: « حُسْنُ الْخُلْقِ یثْبِتُ الْمَوَدَّهَ » [۲۵]؛ « خُوش خویی، دوستی را پایدار میکند ».امام علی سلام الله علیه نیز خوش خلقی را سبب وسعت روزی میداند و میفرماید: « فی سَعَهِ الاَخْلاقِ کنُوزُ الاَرْزاقِ »[۲۶] ؛ « گنجینه های روزی در نرم خویی و گشاده رویی است ».
روزی، علی سلام الله علیه از سوی پیامبر ص مأمور شد تا با سه نفر که برای کشتن ایشان هم پیمان شده بودند، پیکار کند. آن حضرت، یکی از آن سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر خدا j آورد. پیامبر، اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه صادر کرد. در این هنگام، جبرئیل بر رسول خدا j نازل شد و عرض کرد: خدای متعال میفرماید: یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو کن. آنگاه پیامبر j از قتل او صرف نظر کرد. وقتی آن فرد دانست که به سبب داشتن این دو صفت نیکو، مورد عفو الهی قرار گرفته است، شهادتین گفت و اسلام آورد. رسول الله j درباره وی فرمود: «او از کسانی است که خوش خویی و سخاوتش، او را به سمت بهشت کشانید.[۲۷]گشاده رویی نه تنها آثار دنیوی، که فواید اخروی فراوانی به دنبال دارد. از آن جمله، میتوان گفت: گشاده رویی موجب رسیدن به مراتب عالی معنوی میگردد. پیامبر اکرم ص میفرماید:اِنَّ الْعَبْدَ لَیبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظیمَ دَرجاتِ الآخِرَهِ وَأَشْرَفَ الْمَنازِلِ وَاِنَّهُ ضَعیفُ الْعِبادَهِ».پیامبر رحمت ص خُوش خلقی را راهی به بهشت میداند:اَکثَرُ ما تَلِجُ بِهِ اُمَّتی الجَنَّهَ تَقْوَی اللهِ وَحُسْنُ الخُلْقِ.[۲۸] بیشترین امتیازی که امت من به سبب داشتن آن به بهشت میروند، تقوای الهی و حسن خلق است.
امام علی سلام الله علیه در جنگ صفین شنید که عده ای از یارانش به مخالفان، بد میگویند و به آنان فحش میدهند، حضرت فرمود: «اِنّی اَکْرَهُ لَکُمْ اَنْ تَکُونُوا سَبّابینَ وَ بَلْ لَوْ وَصَفْتُمْ اَعْمالَهُمْ وَذَکَرْتُمْ حالَهُمْ کانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فی العُذْرِ». من برای شما نمیپسندم که دشنام گو باشید، بلکه اگر کارهای بد آنان را وصف کنید و مواضع شان را یادآور شوید، هم سخن تان استوارتر است و هم عذرتان پذیرفته تر.
رفت و آمد با خویشان
در قرآن کریم میخوانیم: « وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً»؛[۲۹] و از خدایی بپرهیزید که هنگامی چیزی از یکدیگر میخواهید، نام او را میبرید (و نیز) از (قطع رابطه با) خویشاوندان خود بپرهیزید، زیرا خداوند مراقب شماست. «إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاحْسَانِ وَ إِیتَاء ذِى الْقُرْبىَ»[۳۰] به راستى خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان مىدهد.
شخصی از امام صادق سلام الله علیه سوال کرد: بستگانم بر غیر دین من هستند. آیا باز برایشان حقی بر عهده من است؟ حضرت فرمود: بلی، حق رحم به هیچ چیز ساقط نمیشود. اگر بستگانت بر دین تو بودند، دو حق بر تو داشتند: حق رحم وحق اسلام.[۳۱]
از طرفی باید توجه داشته باشیم که منظور از صله رحم فقط رفت و آمد نیست، بلکه با احوالپرسی و ارسال پیام یا تماس تلفنی هم محقق میشود. و در نظر داشته باشیم مهمانی هایی که باعث ایجاد مفسده و مزاحمت بر افراد میشود مردود شناخته میشود.
قال امیرالمؤمنین سلام الله علیه :«و اکرم عشیرتک فانهم جناحک الذی به تطیر و اصلک الذی الیه تصیر و یدک الذی بها تصول» .[۳۲]امام علیسلام الله علیه فرمود:خویشاوندانت را گرامی بدار، چون آنها بال تو هستند که توسط آنها پرواز میکنی و ریشه تو هستند که به آن بر میگردی و دست تو هستند که بواسطه او دفاع میکنی.
عن روات قال: سمعت رسول الله ص یقول:«ان صله الرحم مثراه فی المال و محبه فی الاهل و منسأه فی الاجل»[۳۳].روات میگوید: از پیامبر شنیدم که میفرمود: صله رحم موجب ازدیاد مال و محبوبیت در میان خویشاوندان و تأخیر در مرگ میشود.
محمد بن فضیل از حضرت رضاسلام الله علیه از پدرانش از حسین بن علی سلام الله علیه روایت کرده که:مردی خدمت حضرت رسول ص عرض کرد، عملی به من تعلیم فرما که بین او و بهشت فاصله نباشد. حضرت رسولj فرمود: هرگز غضب نکن، و از مردم چیزی طلب منما، برای مردم بپسند آنچه را برای خود میپسندی.گفت” یا رسول الله بیش از این مرا موعظه فرما.
حضرت رسول ص فرمود” : هرگاه نماز عصر را خواندی هفتاد مرتبه استغفار کن، این عمل موجب میگردد گناه هفتاد و هفت سال تو آمرزیده گردد.گفت من هفتاد و هفت سال ندارم، فرمود: آن عمل را برای خود و پدرت انجام بده.بار دیگر عرض کرد: من و پدرم این اندازه عمر نداریم.حضرت رسول ص فرمود: آن استغفار را برای خود و پدر و مادرت قرار بده.وی بار دیگر گفت: پدر و مادرم نیز این قدر عمر ندارند.پیغمبرj فرمود: برای خود و پدر و مادر و خویشاوندانت حساب کن.
طائی از حضرت رضا سلام الله علیه روایت کرده که حضرت رسول ص فرمود:هر کس انجام یک عمل را برای من تضمین کند، من انجام چهار عمل را برای او ضمانت میکنم، با ارحام خود رفت و آمد کند تا خداوند او را دوست بدارد، و روزیش را زیاد کند، و عمرش را طولانی گرداند، و او را داخل بهشت نماید.
حمایت از همسایه
رسول اکرم ص :«إِن أَحبَبتُم أَن یُحِبَّکُمُ اللّه وَرَسولُهُ فَأَدّوا إِذَا ائتُمِنتُم وَاصدُقوا إِذا حَدَّثتُم وَأَحسِنوا جِوارَ مَن جاوَرَکُم»[۳۴] اگر مى خواهید که خدا و پیغمبر شما را دوست بدارند وقتى امانتى به شما سپردند رد کنید و چون سخن گویید راست گویید و با همسایگان خود به نیکى رفتار نمایید.
امام على سلام الله علیه :«وَالجِوارُ أَربَعونَ دارا مِن أَربَعَهِ جَوانِبِها»؛[۳۵]تا چهل خانه از چهار طرف همسایه به شمار مى آیند.
امام على سلام الله علیه :«شیعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلایَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحیاءِ اَمرِنا اَلَّذینَ اِن غَضِبوا لَم یَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم یُسرِفوا، بَرَکَهٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا»[۳۶]شیعیان ما کسانى اند که در راه ولایت ما بذل و بخشش مى کنند، در راه دوستى ما به یکدیگر محبت مى نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم مى روند. چون خشمیگین شوند، ظلم نمى کنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمى کنند، براى همسایگانشان مایه برکت اند و نسبت به هم نشینان خود در صلح و آرامش اند.
امام صادق سلام الله علیه :«اَلمَکارِمُ عَشرٌ ، فَإنِ استَطَعتَ أن تَکونَ فیکَ فَلتَکُن… : صِدقُ الَبسِ ، وَصِدقُ اللِّسانِ ، وَأداءُ الأمانَهِ ، وَصِلَهُ الرَّحِمِ ، وَإقراءُ الضَّیفِ ، وَ إطعامُ السّائِلِ ، وَالمُکافاهُ عَلىَ الصَّنائعِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلجارِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلصّاحِبِ ، وَرَأسُهُنَّ الحَیاءُ»؛[۳۷]مکارم ده تاست : اگر مى توانى آنها را داشته باش … : استقامت در سختى ها، راستگویى، امانتدارى، صله رحم، میهمان نوازى، اطعام نیازمند، جبران کردن نیکى ها، رعایت حق و حرمت همسایه، مراعات حق و حرمت رفیق و در رأس همه، حیا.
توجه به حقوق دوستان
امیر المؤمنین امام علی سلام الله علیه میفرماید:«لایکون الصدیق صدیقاً حتی یحفظ أخاه فی ثلاثٍ، فی نکبته، و غیبته، و وفاته».[۳۸]دوست، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاری، آن هنگام که حضور ندارد و پس از مرگ.
مهمترین حقوق دوستان از منظر علی سلام الله علیه:
مواسات
مواسات یعنی یاری کردن برادران دینی با پرداخت کمکهای مالی.براساس روایات، مواسات سبب بهتر شدن زندگی طبقات محروم، فراوانی روزی، ایجاد محبت و همبستگی دوستان میشود. از نظر علی ـ علیه السلام ـ مواسات یکی از حقوق برادری است.مواسات برادران دینی و یاری آنان در راه خداوند روزی انسان را زیاد میگرداند.[۳۹]
مردی از یونانیان مدتها با امیر مؤمنان سلام الله علیه رفت و آمد داشت و درباره اسلام تحقیق میکرد. وقتی مطالعاتش به پایان رسید و حقانیت اسلام بر او ثابت گشت، به دست آن حضرت مسلمان شد. علی سلام الله علیه وظایف آینده آن مرد را به او گوشزد کرد و فرمود: به تو توصیه میکنم که با برادران دینیات که پیروان پیغمبر اسلام و من باشند، مواسات کنی و از ثروتی که خداوند به تو ارزانی داشته به آنان کمک نمایی، احتیاجات آنان را برطرف سازی و ناراحتیهای آنها را دفع کنی.[۴۰]
وفاداری
رسول خدا ص پایبندی به دوستیهای دیرین را میستود و مردم را بدان فرا میخواند. روزی پیرزنی نزدش آمد و با احترام بسیار با وی رو به رو شد. اصحاب علّت احترام و هویت زن را پرسیدند. حضرت فرمود:این زن در زمان خدیجه نزد ما میآمد و دین مقدس به ما دستور میدهد که دوستان را پیوسته اکرام کنیم.[۴۱]
لغزش دنیوی
همه علمای اخلاق معتقدند، اگر شخصی درباره دوستش گرفتار اشتباه شد، باید مورد عفو قرار گیرد. امام علی سلام الله علیه میفرماید:بر تو باد مردم داری، گرامی داشتن عالمان و گذشت کردن از لغزشهای برادران که سرور اولین و آخرین تو را با این سخن ادب آموخته است، از آن که به تو ستم میکند، بگذر و با آن که از تو میگسلد، بپیوند و به آن که تو را از عطای خود محروم میکند، ببخش. لغزش دوستت را برای هنگام یورش دشمنت تحمل کن.[۴۲]
به زحمت نینداختن دوست
انسان نباید دوستش را به انجام کارهای دشوار و طاقت فرسا وادارد یا توقعات پرمشقت از او داشته باشد. باید در دوستیها خدا را اراده کرد، تنها در پی بهرهبرداری معنوی بود، از دعای دوستان تبرک و خیر جست، آنان را پشتوانه دین خود به شمار آورد و در ادای حقوق و تحمل زحماتشان تقرب به خداوند را جست و جو کرد.[۴۳] بزرگواری و کم توقعی، خصلت آزاد مردان و ایجاد زحمت و مشقت برای دیگران از صفات انسانهای حقیر و کم ظرفیت است.توقعات بیش از حد و تکلف آمیز سبب کاهش درجه دوستی و گسیختن تدریجی رشتههای مودت میشود. علی سلام الله علیه میفرماید:بدترین دوست کسی است که برای او به رنج و زحمت افتی.[۴۴]
به هر حال کم توقعی و نیز به زحمت نینداختن دوستان یکی از حقوق دوستی است که باید همیشه، به ویژه در آمد و شدها و دید و بازدیدها، بدان توجه کرد. دوستان باید در آمد و شدها خودمانی و بیتعارف باشند، به آنچه هست قناعت کنند.
توقعات نا به جای سبب میشود صاحب خانه، برای جلب رضایت میهمان، به زحمت افتد و دوستیها و دید و بازدیدها کاهش یابد. مردی امام علی ـ علیه السلام ـ را به خانه دعوت کرد. حضرت فرمود: به سه شرط میآیم؛ مرد پرسید: آن شرطها چیست؟ امامسلام الله علیه پاسخ داد: یکی این که از بیرون خانه چیزی برایم تهیه نکنی؛ دوم این که آنچه را در خانه داری پنهان و ذخیره نسازی و هر چه داری بیاوری؛ سوم آن که به خانوادهات ستم و فشار روا نداری. مرد پذیرفت و حضرت دعوتش را قبول کرد.[۴۵]
مهمان نوازى
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ فَرَاغَ إِلَىٰ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ[۴۶] “آیا داستان میهمانان گرامی ابراهیم به تو رسیده است؟ آنگاه که بر او وارد شدند و سلام گفتند.(ابراهیم در پاسخ) گفت: سلام، شما را نمیشناسم. پس پنهانی به سراغ خانواده خود رفت و گوساله فربه(و بریان شدهای) را آورد. پس غذا را نزدیک مهمانان گذارد، (ولی با تعجب دید دست به سوی غذا نمیبردند،)گفت: چرا نمیخورید؟”
سفره انداختن در پیش مهمان: مهمان را سر سفره نمیبرند، بلکه غذا را باید به او نزدیک و در دسترس وی قرار دهند و تعارف کنند
از مهمان نباید پرسید غذا خورده یا نخورده است؟ آیا غذایی را دوست میدارد یا ندارد؟ بلکه باید غذایی شایسته و مناسب تهیه و پیشکش کرد.
در مهمانی نباید اخبار تلخ گفته شود، بلکه باید اخبار خوب و شیرین بیان شود، مگر آنکه میزبان استفسار کند که در آن صورت باید اخبار خوب بر بد تقدم داده شود
میزبان هر چه آورده است باید تناول کرد و مهمان نباید میزبان را در منگنه قرار دهد و دغدغه ای را فراهم آورد
میزبان باید به دور از چشم مهمان در گوشه ای دیگر به تهیه و فراهمآوری غذا اقدام کند.
شایسته است که میزبان غذا را در خانه تهیه کند نه اینکه از بیرون بخرد و غذای حاضری به مهمان بدهد.
در قرآن کریم به مسأله مهمانی و میزبانی بسیار توجه شده در این مبحث به آنها اشاره میکنیم
وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ [۴۷] فرستادگان ما (فرشتگان)برای ابراهیم بشارت آوردند؛ گفتند: «سلام!» (او نیز) گفت: «سلام!» و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد. در این آیه شریفه توجه به تحیّت و سلام مهمانان به میزبان، از آداب مهمانى است. بنابراین، مهمانان هنگام ورود به مجلس مهمانی باید با سلام و تحیت وارد بر میزبان شوند.
همچنین از همین آیه شریفه بدست میآید همان طوری که بر مهمان است هنگام ورود سلام کند، بر میزبان واجب است پیش از هر کاری پاسخ سلام مهمان را بدهد.
فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ[۴۸] در این آیه شریفه رعایت حال میزبان مورد توجه قرار گرفته ؛ مهمان باید به گونه ای رفتار کند که میزبان به رنج و سختی نیفتد. از نظر قرآن، رعایت حال میزبان از سوى مهمان لازم و واجب است و مهمانان باید موجبات آزار و اذیت میزبان را فراهم نیاورد.
لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ ۚ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا [۴۹] امام صادقسلام الله علیه در توضیح آیه مزبور فرمود: کسى که قومى را مهمانى کند و در ضیافتشان بدى کند، او از ستمگران است و بر آن قوم باکى نیست که بر او چه بگویند. [۵۰] پس میزبان باید غذایی شایسته و در شان خویش و مهمان فراهم آورد.
فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ[۵۱]استفسار نکردن از مهمان، درباره تهیه غذا و نوع آن، از آداب میهمانى است. پرسش از مهمان درباره میل به غذا یا نوع غذا نادرست است؛ زیرا میزبان باید غذایی برای مهمان تهیه کند، و سوال کردن از اینکه میل به غذا دارد، ناروا و ناشایست است؛ چنانکه سوال از نوع غذا ممکن است موجب شود میزبان ناتوان از انجام وظیفه خویش باشد.
فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ[۵۲]میزبان باید شتابان اسباب و وسایل پذیرایی مهمان را فراهم آورد.
میزبان باید شتابان اسباب و وسایل پذیرایی مهمان را فراهم آورد.
وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً وَآتَتْ کُلَّ وَاحِدَهٍ مِنْهُنَّ سِکِّینًا [۵۳]اینکه خود میزبان اقدام به پذیرایی کند و در این امر مباشرت مستقیم داشته باشد، خود عاملی در تقویت روابط انسانی و تکریم مهمان است.
فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ یُوسُفَ آوَىٰ إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ[۵۴]
شایسته است تا میزبان به استقبال مهمان برود و با آغوش باز و سلام و تحیت از مهمان استقبال کند
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَٰکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ [۵۵]
مستفاد از این آیه شریفه چند نکته است :
مهمانان باید در زمان و موعد تعیین شده در مهمانی حاضر شوند حضور پیش از موعد ناروا و ناشایست و موجب اذیت و آزار میزبان میشود .
شایسته است مهمانان پس از پذیرایی مجلس مهمانی را ترک کرده و مراعات حال میزبان کنند.
مهمان پیش از ورود به خانه میزبان باید از وی اذن بگیرد و بی اجازه وارد خانه و محل مهمانی نشود زیرا نهى « لَا تَدْخُلُوا » شامل خانههاى مؤمنان هم مىشود، بنابراین ورود به خانههایشان تنها با اذن و در موعد غذا خوردن جایز خواهد بود.
فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّىٰ یُؤْذَنَ لَکُمْ ۖ وَإِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا ۖ هُوَ أَزْکَىٰ لَکُمْ[۵۶] مستفاد از این آیه شریفه چند نکته خواهد بود ؛میزبان میتواند درخواست افراد برای مهمانی را رد کند و پاسخ منفی بدهد. به سخن دیگر، نپذیرفتن مهمان و اجازه ندادن به کسى براى ورود به خانه و محل سکونت خود مجاز است و شخص میتواند میزبانی را نپذیرد پس ،از نظر قرآن کریم، نپذیرفتن میهمان، اختیارى مشروع است و مهمان نمیبایست از پاسخ منفی میزبان ناراحت و عصبانی شود؛ بلکه شایسته است با پاسخ منفی دور شود و اصراری بر ورود نداشته باشد که این برایش بهتر است.
مستفاد از این آیه شریفه چند نکته خواهد بود ؛
میزبان میتواند درخواست افراد برای مهمانی را رد کند و پاسخ منفی بدهد. به سخن دیگر، نپذیرفتن مهمان و اجازه ندادن به کسى براى ورود به خانه و محل سکونت خود مجاز است و شخص میتواند میزبانی را نپذیرد پس ،از نظر قرآن کریم، نپذیرفتن میهمان، اختیارى مشروع است و مهمان نمیبایست از پاسخ منفی میزبان ناراحت و عصبانی شود؛ بلکه شایسته است با پاسخ منفی دور شود و اصراری بر ورود نداشته باشد که این برایش بهتر است.
لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ[۵]
میزبان باید از هر گونه رفتاری که بیانگر پذیرایی ناشایست است اجتناب کند و شان و شخصیت مهمان را مراعات کرده و به تکریم و احترام او بپردازد زیرا بر اساس این آیه هر گونه رفتاری که موجب اذیت و آزار دیگران است، حرام و از مصادیق ظلم و ستم است که باید اجتناب کرد. پس به طریق اولی انسان باید رفتار زشت و ناشایستی نسبت به مهمان نداشته باشد.
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی ۖ أَلَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ[۵۸] مستفاد از این آیه شریفه این است که از مهمترین آداب مهمانی تکریم و احترام به مهمان است؛ بر این اساس، هر گونه تعرّض و اهانت به مهمان دیگران، عملى ناپسند و به دور از تقواپیشگى است و شخص همان طوری که نمیتواند به مهمان خویش بیاحترامی کند باید از اهانت به مهمان دیگران نیز پرهیز کند
وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ مستفاد از این آیه نورانی تعاون در هر کار نیکی شایسته است همکاری و تعاون در پذیرایی از مهمان بویژه از سوی زن و شوهر کاری شایسته است کما اینکه در آیه شریفه دیگری میفرماید فَرَاغَ إِلَىٰ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ[۵۹]همسر حضرت ابراهیم ع در طبخ و آماده سازی غذا با شوهرش همکاری کرد.
فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ O[۶۰]چنانکه حضرت ابراهیم با گوساله ای چاق و فربه از مهمانان خویش به شایستگی پذیرایی کرد.
وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأًO[۶۱]از دیگر امور شایسته در مهمانی ، فراهم آوری هر گونه اسباب آسایش و آرامش مثلا متکا و بالش و نیز ابزارهای مناسب برای بهره مندی صحیح از مواد غذایی است
إذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ إذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ [۶۲]مهمان میبایست مراعات حال میزبان را کرده و از اقامت زیاد و طولانی و ملالآور اجتناب کند و اگر میزبان شخص را به مهمانی فرا خواند، باید پاسخ مثبت داده و در آن مهمانی شرکت کرد
اجتناب از نگاه به ظرف تهیه غذا: مهمان نباید به ظروف تهیه غذای مهمانی سرک بکشد و از آن آگاهی کسب کند؛ چنین رفتاری شایسته مهمان نیست
تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ[۶۳]پیش غذاشایسته است که به محض ورود مهمان، پیش غذایی از خوردنی و نوشیدنی فراهم آید و با آن پذیرایی شود؛ چنانکه خدا با مومنان اینگونه رفتار میکند زیرا واژه «َتَتَنَزَّلُ » به اولین طعام و پیش غذایی گفته میشود که در هنگام ورود و نزول شخص به او تعارف میشود. افرادی که به چنین رویه ای با مهمان خویش رفتار میکنند، دارای صفتی الهی هستند.
وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ [۶۴]
از نظر قرآن، انسانها میهمانان خدا در روى زمین و خدا میزبان آنان است و خدا در دنیا همگان از خوب و بد را میزبانی میکند و در قیامت نیز این گونه است و هر شخصی به هنگام ورود به قیامت، مورد پذیرایی خدا قرار میگیرد که البته مومنان با چیزهایی خوب و کافران با چیزهایی بد پذیرایی میشوند
شرم و حیاء
حیا را به دو نوع «حیای خوب» و «حیای بد» یا «حیای درست» و «حیای نادرست» تقسیم میکنیم. حیای خوب یا درست همان پروایی است که نسبت به رفتاری که حقیقتاً ناپسند است و فطرت سالم از انجام آن شرم دارد، متجلی میشود. اما حیای نادرست، پروای بی موردی است که بدون توجیه خردمندانه تحقق مییابد. این تقسیم در کلام پیامبر j این گونه منعکس شده است:«الحیاء حیائان: حیاء عقل و حیاء حمق، فحیاء العقل هو العلم و حیاء الحمق هو الجهل».[۶۵]حیا دو گونه است: حیاء عقل و حیاء حماقت؛ حیاء عقل، علم است و حیا حماقت، نادانی است.
امام علی سلام الله علیه در باره مصادیق شرم ناشی از نادانی روایت شده است: «ثَلاثٌ لا یستَحیی مِنهُنَّ: خِدمَهُ الرَّجُلِ ضَیفَهُ وَ قیامُهُ عَن مَجلِسِهِ لِأبیهِ وَ مُعَلِّمِهِ وَ طَلَبُ الحَقِّ وَ إن قَلّ».[۶۶] از سه کار نباید حیا کرد: خدمت به میهمان، از جا برخاستن برابر پدر و آموزگار خویش، و طلب حق گرچه اندک باشد. آن حضرت در حدیث دیگری فرمود:« مَنِ اسْتَحیی مِن قَولِ الحَقِّ فهُو أحمَقُ».[۶۷] کسی که از گفتن حقّ شرم کند، احمق است.
بی حیایی به منزله از بین رفتن اعتقاد به زشتی رفتارهایی است که بر اساس آموزه های دینی زشت هستند و نیز عدم اعتقاد به نظارت خدا و ملائکه مأمور ثبت و ضبط اعمال. و این هر دو، به منزله انکار دین است. امام صادق m در تأثیر بی حیایی بر ایمان میفرماید: «لا إیمانَ لِمَن لا حیاءَ لَهُ».[۶۸] کسی که شرم ندارد ایمان ندارد.
پیامبر خدا ص آمده است: «لم یبْقَ مِن أمْثالِ الأنْبیاءِf إلّا قَولُ النّاسِ: إذا لَم تَسْتَحی فاصْنَعْ ما شِئْتَ». از مثل های پیامبرانf جز این سخنِ مردم بر جای نمانده است که: وقتی حیا نداشتی، هر کاری میخواهی بکن.[۶۹]
در قصه حضرت موسی غ پس از نقل آب دادن گوسفندان دختران شعیب غ به وسیله موسی ع می فرماید: فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِی یدْعُوک لِیجْزِیک أَجْرَ ما سَقَیتَ لَنا.[۷۰] یکی از آن دو دختر در حالی که با حالت شرم و حیا گام برمی داشت باز آمد و گفت: پدرم از تو دعوت میکند تا در عوض سقایت و سیراب کردن گوسفندان ما به تو پاداشی دهد.
در این آیه برای نشان دادن حیای دختر شعیب، کلمه «استحیاء» به صورت نکره آمده که منظور از آن تجلی عفّت و نجابت در روش راه رفتن و عینی شدن حیاست. دختر شعیب m علاوه بر این که در راه رفتن، خودنمایی و تبرّج نشان نداد، هنگام صحبت نیز خلاصه گویی کرد و صرفاً پیام پدر را به موسی ع رسانید. البته در دو آیه قبل نیز کناره گیری دختران شعیب ع از چوپانان، نجابت، حیا و پروایشان از نامحرمان را حکایت میکند.
همچنین در آیات دیگری نیز به صورت ضمنی از حیا یاد شده است. برای مثال، در سوره نساء درباره کسانی که از خدا پروا نمیکنند میفرماید: یسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا یسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ یبَیتُونَ ما لا یرْضی مِنَ الْقَوْلِ وَ کانَ اللَّهُ بِما یعْمَلُونَ مُحِیطاً.[۷۱] از مردم شرم میکنند اما از خدا شرم نمیکنند با آن که خدا هنگامی که سخنی در شب به خلاف رضای او میسازند، با آنهاست و به آنچه میکنند احاطه دارد [و میداند].
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد: در این آیه، معنای تحت اللفظی «استخفاء» منظور نیست، بلکه این کلمه کنایه از حیا کردن و شرمنده شدن است. به همین جهت جمله وَ لا یسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ را با دو قید مقید کرده است: قید اول، جمله وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ یبَیتُونَ ما لا یرْضی مِنَ الْقَوْلِ است. خداوند با این قید میفهماند که خیانتکارانِ مورد اشاره، هنگام شب برای برائت خود از آن خیانت، طرحی میریختند و سخنانی میگفتند که خدا از آن راضی نبوده است. قید دوم، جمله وَ کانَ اللَّهُ بِما یعْمَلُونَ مُحِیطاً است. با این قید فهمیده میشود که خدای تعالی بر همه اعمال و رفتار آنان احاطه دارد و آگاه است. پس تقیید با این دو قید، تقیید به عام بعد از تقیید
آنچه امروز بیشتر محل ابتلاست، از دست رفتن حیا در بُعد عمومی و اجتماعی آن است. راه آسیب زدن به حیا در سطح جامعه، از بین بردن شرم نسبت به ناظر انسانی است برای تغییر و تحوّل در باورها نسبت به زشتی رفتارهای نابه هنجار، یک روش آراستن آن رفتارها با انواع توجیه های به ظاهر منطقی و مستدل و نیکو جلوه دادن آنهاست که اقدامی موذیانه است
این روش از نظر قرآن کریم، کار شیطان و شیطان صفتان است. قرآن کریم در آیات متعدد یکی از کارهای شیطان را زینت دادن و آراستن رفتارهای زشت در نظر مردم به عنوان رفتار زیبا میداند.[۷۲] برای مثال، قرآن به نقل از هدهد، بلقیس و پیروانش را این گونه توصیف میکند: «دیدم که آن زن و قوم او در برابر خورشید، نه در برابر پروردگار سجده میکنند، و شیطان کارهایشان را در نظرشان زیبا جلوه داد و آنها را از راه حق باز داشت تا هیچ گاه هدایت نشوند».[۷۳]
پس از آن که عمل زشت آنها در نظرشان زیبا آمد، شرمشان نسبت به آن عمل که در آغاز زشت مینمود، از بین میرود و از آن پس ارتکاب آن در نظرشان قبحی ندارد. قرآن ملّتی را که رفتارهای زشت در نظرشان زیبا جلوه کند گمراه و هلاکتشان را قطعی و یقینی میداند. لذا میفرماید: «آیا دیده اید بعضی از مردم کارهای زشت خود را نیک تصور میکنند و از روی خودخواهی خود را خوب میبینند، در صورتی که خداست که هر که را بخواهد گمراه میسازد و هر که را بخواهد هدایت میفرماید. پس تو ای پیغمبر! برای گمراهی مردم جاهل، خود را به رنج و سختی مینداز؛ زیرا خداوند به هر چه آن مردم میکنند دانا و آگاه است».[۷۴]
در آیه دیگر، خوب جلوه یافتن عمل را علّت هواپرستی میداند و میفرماید: «آیا آن کس که از خدای خود حجّت و برهانی مانند قرآن در دست دارد مانند کسانی است که عمل زشتشان در نظرشان زیبا جلوه کرده و پیرو هوای نفسانی خود شده اند؟».[۷۵]
این آیات و نیز آیات مشابه،[۷۶] به خوبی بیان میکنند وقتی عملی نزد شخص، زیبا جلوه گر شود، از انجام آن ابا نمیکند و همان رفتاری را که تا پیش از آن در نظرش زشت بود و از انجام آن شرم داشت، با زیبا جلوه گر شدنش به راحتی انجام میدهد و در واقع شرم و خجالت اولیه زدوده میگردد
تحقیق و تدوین : علی منصوری اراکی
[۱] سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۷ – سوره مبارکه مائده آیه ۱۱۹
[۲] وسائل الشیعه ج۱۲، ص۱۶۲
[۳] بحارالانوار، ج۷۷، ص۶۹.
[۴] غررالحکم، ج۱، ص۸۵.
[۵] غررالحکم، ج۱، ص۴۱۴.
[۶] غررالحکم، ج۱، ص۲۸۸.
[۷] سفینهالبحار، ج۵، ص۶۵.
[۸] غررالحکم، ج۱، ص۱۲۴.
[۹] بحارالانوار، ج۷۱، ص۹.
[۱۰] سوره مبارکه یوسف آیه ۸۷
[۱۱] سوره مبارکه حجر آیه ۵۶
[۱۲] سوره مبارکه نساء آیه ۸۳
[۱۳] سوره مبارکه زمر آیه ۵۳
[۱۴] نهج البلاغه/حکمت ۸۷
[۱۵] روضه الواعظین , ج۲ , ص۴۸۸
[۱۶] سوره مبارکه بقره آیه ۲۶۱
[۱۷] سوره مبارکه بقره آیه ۲۶۲
[۱۸] سوره مبارکه بقره آیه ۲۶۳
[۱۹] سوره مبارکه بقره آیه ۲۶۷
[۲۰] سوره مبارکه بقره آیه ۲۷۱
[۲۱] سوره مبارکه قلم آیه ۴
[۲۲] سوره مبارکه بقره آیه ۸۳
[۲۳] سوره مبارکه احزاب آیه ۷۰
[۲۴] سوره مبارکه طه آیه ۴۴
[۲۵] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۵۰٫
[۲۶] بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۵۳-
[۲۷] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۹۰٫
[۲۸] بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۳۷۵
[۲۹] . سوره مبارکه نساء، آیه ۱٫
[۳۰] سوره مبارکه نحل، آیه ۹۰.
[۳۱] اصول کافی، ج۲، ص ۱۵۷٫
[۳۲] بحار الانوار، ۷۴/ .۱۰۵
[۳۳] بحار الانوار، ۷۴/ .۱۰۲
[۳۴] نهج الفصاحه، ح ۵۵۴
[۳۵] خصال، ص ۵۴۴
[۳۶] اصول کافى، ج ۲، ص ۲۳۶، ح ۲۴
[۳۷] غررالحکم، ج۶، ص۴۴۱، ح۱۰۹۲۶
[۳۸] نهج البلاغه، حکمت ۱۳۴٫
[۳۹] سید محمد صحفی: تعالیم آسمانی اسلام، ص ۱۶۱٫
[۴۰] همان، ص ۱۶۶٫
[۴۱] سید مهدی شمس الدین: آداب دوستی و معاشرت، ص ۵۸٫
[۴۲] دوستی در قرآن و حدیث، ترجمه سید حسن اسلامی، ص ۲۴۹٫
[۴۳] مهدی شمس الدین: آداب دوستی و معاشرت، ص ۶۰٫
[۴۴] نهج البلاغه، حکمت ۴۷۹٫
[۴۵] جواد محدثی: اخلاق معاشرت، ص ۸۸٫
[۴۶] سوره مبارکه ذاریات آیات ۲۴ الی ۲۷
[۴۷] سوره مبارکه هود آیه ۶۹
[۴۸] سوره مبارکه احزاب آیه ۵۳
[۴۹] سوره مبارکه نساء آیه ۱۴۸
[۵۰] تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۸۳ ح ۲۹۶؛ البرهان، ج ۲، ص ۱۹۴، ح ۱
[۵۱] سوره مبارکه هود آیه ۶۹
[۵۲] همان
[۵۳] سوره مبارکه یوسف آیه ۳۱
[۵۴] سوره یوسف آیه ۹۹
[۵۵] سوره مبارکه احزاب آیبه ۵۳
[۵۶] سوره مبارکه نور آیه ۲۸
[۵۷] سوره مبارکه نساء آیه ۱۴۸
[۵۸] سوره مبارکه هود آیه ۷۸
[۵۹] سوره مبارکه ذاریات آیه ۲۶
[۶۰] همان
[۶۱] سوره مبارکه یوسف آیه ۳۱
[۶۲] سوره مبارکه احزاب آیه ۵۳
[۶۳] سوره مبارکه یوسف آیه ۳۰
[۶۴] سوره مؤمنون آیه ۲۹
[۶۵] الکافی، ج ۲، ص ۱۰۶، ح ۶٫
[۶۶] مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۶۰، ح ۱۹۸۰۰
[۶۷] منتخب میزان الحکمه، ج ۱، ص ۳۰۸، ح ۱۸۲۶٫
[۶۸] الکافی، ج ۲، ص ۱۰۶٫
[۶۹] عیون أخبار الرِّضا (ع)، ج ۲، ص ۵۶، ح ۲۰۷٫
[۷۰] سوره مبارکه قصص آیه ۲۵٫
[۷۱] سوره مبارکه نساء آیه ۱۰۸٫
[۷۲] سوره مبارکه انعامآیه ۴۳-سور مبارکه انفال آیه ۴۸
[۷۳]سوره مبارکه نمل آیه ۳۴ P وَجَدْتُها وَ قَوْمَها یسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ زَینَ لَهُمُ الشَّیطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لا یهْتَدُونَ.
[۷۴] سوره مبارکه فاطرآیه ۸ أَ فَمَنْ زُینَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشاءُ وَ یهْدِی مَنْ یشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُک عَلَیهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یصْنَعُونَ.
[۷۵] سوره مبارکه محمد آیه ۱۴ أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَهٍ مِنْ رَبِّهِ کمَنْ زُینَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ.
[۷۶] سوره مبارکه غافر آیه ۳۷ وَ کذلِک زُینَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِیلِ وَ ما کیدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِی تَبابٍ؛ و این گونه رفتار زشت فرعون در نظرش زیبا می نمود، و از راه حق و خداپرستی دور میشد و اندیشه های ناروا و مکر و تدبیرش جز بر زیان و هلاکتش به کار نیامد.
بازدیدها: ۹