«وَإِذْ قَالَتْ أُمَّهٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَهً إِلَىٰ رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ»[۱]
و آنگاه که گروهی از آنان گفتند: چرا گروهی را که خدا آنان را هلاک کننده است یا به عذاب سخت مبتلا خواهد کرد، پند میدهید؟ گفتند: تا در پیشگاه پروردگارتان عذری باشد، و شاید آنان پروا کنند.
این آیه، گفتوگوی عافیتطلبانی را نقل میکند که به احتجاج نهیکنندگان پرداختهاند.
از سیاق این آیه و آیه بعد بهدست میآید که تنها کسانی در این جریان نجات یافتهاند که همواره نهی از منکر کردند، با این که بر حسب گفته گروهی دیگر، نهیشان هرگز اثری نداشت، ولی اینان در پاسخ به آنان همواره میگفتند که اولا این امر و نهی برای ما عذری در نزد پروردگار ما خواهد بود که ما وظیفه خود را انجام دادیم و در ثانی، شاید هم بر خلاف آنچه پیداست آنها این منکر را ترک کنند. بنابراین در این معرکه یهودیان سه گروه بودند:
گروه اول که اکثریت را تشکیل می دادند، به مخالفت با این فرمان الهی برخاستند؛
گروه دوم که قاعدتا نفرات کمتری بودند، در برابر گروه اول به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند؛
گروه سوم ساکتان و بیطرفان بودند که نه همگامی با گناهکاران داشتند و نه وظیفه نهی از منکر را انجام میدادند. از این میان تنها به ظاهر همان گروه دوم از عذاب نجات یافتند که عبارت: «أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ»[۲] در آیه بعد بر آن دلات دارد.[۳]
[۱]. اعراف/۱۶۴٫
[۲]. اعراف/۱۶۵٫
[۳]. آیت الله دیباجی اصفهانی، محمد تقی، «تفسیر بشری».
بازدیدها: ۲۱