اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
خانه » اسلایدشو » لحظات آخر حیات پاک شهید سید نواب صفوی

لحظات آخر حیات پاک شهید سید نواب صفوی

7

سید مجتبی تهرانی معروف به نواب صفوی، در سال ۱۳۰۳ شمسی در خانواده ای روحانی و اصیل در خانه محقری در خانی آباد تهران قدم به عرصه ی وجود گذاشت. وی با علاقه و عشقی وصف ناشدنی به روحانیت و به قصد ادامه راه آبا و اجداد خود، در اواخر سال ۱۳۲۰، پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، رهسپار حوزه علمیه نجف اشرف شد. شهید از طرف مادر به سادات درچه اصفهان منتسب و از طرف پدر میرلوحی است.

13911027000173_PhotoL 13911027000171_PhotoL

لحظات آخر زندگی شهید نواب صفوی

سحرگاه یکشنبه ۲۷ دیماه سال ۱۳۳۴ اعضای فداییان اسلام را از لشگر یک پیاده به محل لشگر دو زرهی بردند. در وسط سالن پادگان وسایل شخصی آنان بر زمین ریخته بود, نواب جلو رفت عمامه و عبایش را برداشت, و با لبخند به دوستانش گفت: «به جدم قسم با همین لباس شهید میشوم.» رهبر فداییان برای آخرین مرتبه یارانش را در آغوش گرفت. ثانیه تلخ خداحافظی برای او به شوق دیدار در بهشت سخت نبود. آنان صبور و استوار به سلولهای انفرادی خود رفتند. نزدیک صبح جوخه اعدام در کنار میدان بزرگ پادگان به خط ایستادند, نواب و یارانش از سلول بیرون آمدند. ناگهان سید محمد واحدی فریاد زد: «الله اکبر, الله اکبر» به اشاره سرهنگ الله‌یاری پاسبانی دست بر دهان سید محمد گذاشت.

13911027000174_PhotoL

13911027000167_PhotoL 13911027000168_PhotoL

زندانیان از روزنه در به بیرون نگاه میکردند. سرهنگ پرسید: «اگر خواسته ای دارید بگویید؟» سید تقاضای آب برای غسل شهادت نمود. آب سرد بود, نواب خمشگین بر سر سرهنگ بختیار فریاد زد: «اگر آب گرم نباشد, رنگ ما میپرد و تو و امثال تو فکر میکنند که ترسیده ایم. اما مهم نیست. خدا آگاه است که لحظه به لحظه اشتیاق ما به شهادت بیشتر می‌شود. رهبر فداییان یارانش را مورد خطاب قرار داد و گفت: «خلیلم, محمدم, مظفرم, زودتر آماده شوید, زودتر غسل شهادت کنید, امشب جده ام فاطمه زهرا (س) منتظر ماست.» پس از غسل شهادت به نماز ایستاد. افسران و درجه داران با ناباوری به آنان نگاه می‌کردند. دستان به قنوت رفته اش حریم آسمان مناجات بود.

13911027000169_PhotoL

پس از اتمام نماز عشق سید بار دیگر امت جدش را هدایت نمود : «شما بندگانی ضعیف در برابر خدای جهان هستید, چند روزه دنیا به زودی می‌گذرد, کاری کنید که در جهان دیگر در برابر آفریدگارتان شرمنده نباشید. شما به دستور شاه ستمگر ما را شهید می کنید ولی طولی نمی کشد که همگی از این کردار زشت پشیمان می شوید. آن روز پشیمانی دیگر سودی ندارد. شما باید سرباز اسلام باشید و در راه دین بجنگید نه این که سلاحتان را برای حفظ حکومت شاه رو به سینه عاشقان اسلام نشانه بگیرید. روزی حقایق آشکار می شود و آن وقت از اینکه از شاه حمایت کرده اید, پشیمان خواهید شد. ای افسران و مقامات عالی مرتبه ارتش شما هم به جای اینکه خود را به حکومت پوسیده و فاسد شاهنشاهی بفروشید به اسلام رو بیاورید تا در دو جهان به عزت برسید. فریب این درجه ها و مقامات ظاهری را نخورید و بدانید که قیامت بسیار نزدیک است. والسلام.»

13911027000170_PhotoL

ماجرای نبش قبر شهید نواب 

پیکر شهید نواب صفوی ابتدا در روستای مسگرآباد (واقع در شرق تهران) تدفین شد اما بعداً با اجازه مرحوم آیت‌الله‌ مرعشی نجفی و با اقامه مجدد نماز میت توسط این مرجع عالیقدر، به قم منتقل و در قبرستان وادی‌السلام این شهر خاکسپاری شد.

13911027000179_PhotoL

==============================

* کتاب جمعیت فداییان اسلام – مرکزاسناد انقلاب اسلامی

لحظات آخر ,حیات پاک شهید, سید نواب صفوی,  شهید سید نواب صفوی  ,نواب صفوی ,دیباجی, سید دیباجی, آیت الله دیباجی, زندگی نامه شهید نواب ,سید محمد تقی دیباجی ,دیباجی اصفهانی, استاد دیباجی, مقاله ,مقالات دیباجی ,سایت دیباجی ,دفتر آیت الله دیباجی, دفتر دیباجی ,شهید نواب, شهید نواب صفوی

بازدیدها: ۴۸

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*